سالها قبل وقتی دکتر حسنزاده هنوز دانشجوی پزشکی بود با تکیه خیاطها آشنا شد. از او خواسته شد همراه با برنامه اطعام عمومی مستمندان با تیم خیریه همراه شود و خدمت پزشکی به بیماران ارائه دهد.
دکتر حسنزاده تعریف میکند «چند ماهی همراه این گروه بودم تا اینکه به شهری دیگر منتقل شدم. از این ماجرا سالها گذشت و بعد از آنکه دوباره به مشهد آمدم، خاطره تکیه خیاطها و کمک به مستمندان به یادم آمد.
به خیریه مراجعه کردم و جویای وضعیت کارشان شدم. گفتند تا هفته قبل دکتر داشتیم ولی الان دیگر ایشان همراه گروه نیستند. دوباره به گروه خیریه پیوستم و چند سالی کار را با آنها ادامه دادم.
بعد از چند سال ماجرا را با همکاران بیمارستان هفده شهریور درمیان گذاشتم. چندین دکتر عمومی، متخصص و کادر پزشکی اعلام همکاری کردند و مکانی ثابت در منطقه قرقی به ما تحویل شد و برنامهها را گسترش دادیم.
ما امروز در قالب درمانگاهی چندمنظوره در روزهای دوشنبه به بیماران آن منطقه محروم خدمات پزشکی ارائه میدهیم و همچنان این برنامه پابرجاست.»
همان اول که به درمانگاه وارد شدیم، کلاس روانشناسی خانواده، در کنار مهدکودک را دیدیم. مربی کلاس، روحانی میانسالی بود که برای بیمارانی که علاوهبر دردهای جسمی نیازهای روحی هم داشتند درباره شیوه رویارویی با فرزند توضیح میداد.
اجازه گرفتم و در کلاسشان نشستم. در گوشهای از کلاس بچههای خردسال با هم بازی میکردند. هرچند تمرکز حاضران در کلاس کمتر میشد و استاد مجبور شده بود بلندتر صحبت کند، اما اطمینان مادران و پدران از اینکه فرزندانشان در کنار آنها هستند مشکل را حل کرده بود.
اینجا وقتی با مسئولان خیریه «مهر احمدی» و مسئولان خدمات پزشکی صحبت میکنم مسئله را فقط در رنجهایی که در تن بیماران است دنبال نمیکنند.
میگویند نگاه سیستمی به مسئله اینطور حکم میکند که وضعیت فرهنگی، اقتصادی و عقیدتی بیماران را باید در نظر داشت و باور داشت برای بهبود دردهای جسمی باید افقهای گشودهتری از درمان با قرص و شربتهای شیمیایی را جستوجو کرد.
روحانی دیگری در مرکز خیریه به مراجعهکنندگان راهنماییها در بخش سبک زندگی ارائه میداد. حجتالاسلام عبدالله جهانگیر درباره مراجعهکنندگان میگوید: «بیشتر خانوادههایی که به ما مراجعه میکنند معمولاً آسیبدیده هستند. مسئله اقتصادی امالمسائل خانوادههاست.
وضعیت بهگونهای است که تقریباً خانوادهها قفل شدهاند! پیگیر این هستیم که برای خانوادهها کار ایجاد کنیم؛ چراکه بیکاری و ضعف اقتصادی، مجموعهای از مشکلات را برای هر خانواده به بار میآورد و تا متلاشیشدن خانوادهها فاصلهای باقی نمیگذارد.»
«ابراهیم معظمی افشار» از مدیران سازمان تأمین اجتماعی استان است و از دستاندرکاران فعالیتهای خیریه درمانگاه است. او واحد پذیرش بیماران را مدیریت میکند.
میگوید: «۹۵ درصد مخاطبانی که به خیریه میآیند اصالت افغانستانی دارند و معمولاً ازجمله سادات هستند. افراد یادشده اغلب بیمه نیستند و با وضعیتی که دارند محال بود بتوانند هزینههای درمان را بپردازند.»
«داود رضایی دهسرخ» از جمله مدیران این مرکز خیریه است. او درباره سابقه حضورش توضیح میدهد: «دخترم در بیمارستان هفده شهریور کار میکرد و همکار آقای دکتر حسنزاده بودند. او مرحوم شد و در مجالس ترحیمش آقای دکتر شرکت داشتند.
از آنجا با ایشان و خدمات پزشکی که رایگان ارائه میدهند آشنا شدم. از آن سال پاگیر کار خیریه و درمانگاه شدم.» از او میپرسم فعالیتهایش در همه سالهای اخیر در خیریه «مهر احمدی» چه نتیجهای برای شخص خودش داشته است؟
او پاسخ میدهد: «پیش از این بهواسطه شغلم با افرادی سروکار داشتم که بسیار متمول بودند.
چون از لحاظ مالی نسبت به آنها پایینتر بودم تصورم این بود که بنده بدبخت خدا هستم! هیچوقت، داشتههایم به چشمم نمیآمد! وقتی با این کار خیریه آشنا شدم و به اعتبار آن به خانه افراد مستضعف رفتوآمد پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که تا الان فوقالعاده ثروتمند بودم، اما خبر نداشتم!
اینجا افرادی را میبینم که هم از لحاظ سلامت جسمی، هم توانایی مالی و هم اعتقادات مذهبی مشکلدار هستند. الآن داشتههای مالی، سلامتی و عقیدتی را که در اصل داده آسمانی به من و خانوادهام است دقیقتر میبینم و برای داشتنشان شکرگزار هستم.»
رضایی میگوید: «سهمی از داشتههایمان را برای افراد نادار در نظر بگیریم. خیلی هم لازم نیست زحمت بکشیم و چکهایی با صفرهای متعدد برای آنها بکشیم بلکه کافی است همه برنامههای روزمرهمان شامل خریدها و مسافرتها و تفریحاتمان را داشته باشیم.
اما بخش اسراف آنها را حذف کنیم و بهجایش همان مبلغ را به خانوادههای مستضعف کمک کنیم. در این حال هم گناه اسراف را به پایمان نمینویسند هم انجام وظیفه در برابر دیگر مردم داشتهایم. چرا در مهمانیها، حجم زیادی از غذاها به سطلهای آشغال ریخته میشود؟ زیادی خرجهایمان را سهم افراد نادار بدانیم. همین!»
او که مسئول بخش امداد خیریه «مهر احمدی» است، میگوید: «در این سالها بهسراغ افراد زیادی رفتم که در مناطق حاشیهای شهر زندگی میکردند و مدعی هستند که مشکلات زیادی دارند.
به تجربه دریافتهام مهمترین مشکل در بین بعضی خانوادههای مستمند، مسئله اعتیاد است. همچنین از نظر فرهنگی و عقیدتی سستیهای زیادی دارند.
باید به هر دو مسئله در کنار هم دقت شود. شاید هر دو مسئله ناشی از ضعف اقتصادی باشد. وقتی کسی پول برای امور روزانهاش ندارد، هم به راههای ناصواب مثل اعتیاد کشیده میشود و هم از نظر مسائل فرهنگی و عقیدتی دچار سستی میشود.»
رضایی درباره شرط ورود به کارهای عامالمنفعه میگوید: «باید به این باور برسیم که خودمان هم بیمسئله نیستیم و ضعفهایی در ساختار شخصیتمان وجود دارد. نه اینکه، چون ازلحاظ مالی در وضعیت فلاکتباری نیستیم پس از لحاظ روحی هم بیمسئله هستیم، نه!
اول باید مشکلات و ضعفهای شخصیتی خودمان را درمان کنیم. چراکه اگر با ضعفهای شخصیتی وارد این کار شویم نه تنها سبب اصلاح و بهینهشدن امور نمیشویم بلکه برای افراد مشکلدار مشکلات بیشتری به بار میآوریم!»
رویدادهای مناطق کمبرخوردار شهری آنچنان باعث ناراحتی است که بعضی افراد توانایی تحمل آن را ندارند. متمکنان فراوانی را دیدهایم که یک یا دو نوبت به کمک افراد آسیبدیده میآیند، اما تحمل ندارند تا در نوبتهای آتی به کمک این افراد بیایند چراکه حجم مسائل و دردهای این افراد خارج از تحملشان است.
رضایی درباره خاطراتش در بخش امداد میگوید: «اوایلی که به کار سرکشی از خانههای افراد مستضعف میپرداختم به سراغ هر خانوادهای میرفتم تصور میکردم دیگر از این خانواده، خانوادهای پرمشکلتر و ضعیفتر وجود ندارد و خیلی ناراحت میشدم.
حالا بعد از ۱۰ سال تحملم بیشتر شده است، اما هنوز هم گاهی صحنههایی میبینم که تحت تأثیر قرار میگیرم و گاهی تا یک ماه بیمار میشوم!»
او به خاطرهای دردناک اشاره میکند و میگوید: «در همین منطقه یک روز به اتفاق دوستم میرفتیم، در مسیرمان نانوایی بود، چند بچه مدرسهای را دیدیم که در اطراف مغازه ایستاده بودند و با حسرت به نانها نگاه میکردند.
به دوستم گفتم میدانی بچهها به چه چیزی نگاه میکنند؟ او گفت نه متوجه نمیشوم. گفتم در حسرت خوردن نان خالی هستند. دوستم باور نمیکرد. رفتم و چند نان خریدم و به آن بچهها دادم.
باور کنید آنها در کسری از دقیقه همه نانهای خالی را خوردند آنچنانکه دوستم در تعجب مانده بود.
دوستم گفت وقتی میگویند خیلی از افراد محتاج نان هستند من تصور میکردم منظورشان نیازهای مختلف غذایی است، اما الآن متوجه شدم خیلیها حتی همین نان را ندارند... هر دو اشک ریختیم. این ماجرا هنوز هم در کوچه پسکوچههای اطراف اتفاق میافتد.»
خیریه «مهر احمدی» در خیابان اندرزگو قرار دارد. افراد مددجو روزهای پنجشنبه به این مرکز مراجعه میکنند و روند شناسایی و تشخیص صلاحیتشان برای دریافت کمکهای خیریه مهر احمدی انجام میشود.
خیریه پس از دریافت مشخصات و مدارک افراد به تحقیقات محلی میپردازد و بر اساس نیازهای افراد و توان مالی افراد نیازمند را اولویتبندی میکند.
معظمیافشار درباره روند درمانی در خیریه توضیح میدهد: «دوشنبهها نوبت درمانگاه خیریه «مهر احمدی» است. روش کار اینگونه است که نگهبان درمانگاه صبحهای دوشنبه به افراد نوبت میدهد و پزشکان و کادر درمانی مرکز از حدود ساعت ۱۲ ظهر تا ۷ شب به خدمترسانی میپردازند.
در خیریه تخصصهای مختلفی همچون مغز و اعصاب، قلب، کلیه و مجاری اداری، دندانپزشکی و عمومی ارائه خدمت میکنند. درمجموع هفت پزشک، دو دندانپزشک و چندین نفر کادر درمانی سرپایی روزهای دوشنبه به خدماترسانی مشغول میشوند. بخش تزریقات و پانسمان هم در کنار دیگر خدمات پزشکی ارائه میشود.
ویزیت پزشکان و همچنین داروهای تجویزی در این مرکز رایگان است. هر دوشنبه بین ۸۰ تا ۱۰۰ نفر از خدمات پزشکی مرکز بهرهمند میشوند. روزهایی هم هست که پزشکان در نوبت صبح علاوهبر نوبت عصر حضور پیدا میکنند و در این روزها تعداد ویزیت بیماران به ۱۵۰ نفر میرسد.»
خیریه مهر احمدی بانی حرکتی نو شده و اعلام کرده است که افراد میتوانند داروهای اضافی خود را به مرکز جمعآوری و تفکیک دارویی واقع در محدوده میدان ۱۰ دی بهطرف چهارراه لشکر (خیریه انصار الحسین) تحویل دهند.
این گروه که زیر نظر متخصص فعالیت میکنند در این مرکز به تفکیک داروها میپردازند. داروهای زمان گذشته و استفاده شده که تأیید سلامت را دریافت نمیکنند معدوم شده و بقیه بستهبندی و وارد چرخه درمان میشود
بخشی از داروهای خیریه مهراحمدی از این طریق تأمین میشود. خیریه مهر احمدی به دیگر خیریههایی که خدمات دارویی دارند داروهای اضافی خود را ارائه میکند. مسئولان خیریه بر روند اجرای خدمات دارویی در دیگر خیریهها هم کنترل دارند و فقط به خیریههایی دارو میدهند که زیر نظر پزشکان ارائه خدمت پزشکی میکنند.
معظمی افشار میگوید: «از بیمارانی که درخواست دریافت دارو دارند، مبلغ ۲ هزار تومان بهعنوان کمکهزینه دارو گرفته میشود. این در حالی است که معمولاً هزینه نسخهها بسیار بالاست و میانگین هزینه نسخههای بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان برآورد میشود.»
دکتر حسنزاده اضافه میکند: «بخشی از بیماران خیریه، افرادی هستند که بیماری مزمن مانند فشارخون یا دیابت دارند و بهطور مستمر به خیریه مراجعه کرده و داروهایشان را دریافت میکنند.
افراد مستمندی که از ما دارو دریافت میکنند از لحاظ معیشتی در سطح بسیار پایینی هستند. هفتهای به مناسبتی که بود کار خیریه تعطیل بود. هفته بعدش دیدم بیماری آمده و وضعیت وخیمی دارد.
از او پرسیدم ماجرا چیست. گفت دارویش تمام شده بوده است. گفتم خب برای یک هفته از داروخانه دارو تهیه میکردی تا در هفته جدید به تو دارویت را بدهیم. در پاسخ چیزی گفت که هیچوقت فراموشم نمیشود. او گفت: من پول برای خریدن نان خالی ندارم شما میگویید چرا دارویت را نخریدی؟»
هزینههای خیریه متعدد است. از حقوق به کارشناسان دارویی تا هزینههای تأمین داروهای موردنیاز و انجام آزمایشها و بستری بیماران در صورت نیاز در بیمارستانها و مواردی از این دست. خیریه کمک نقدی و کالایی به خانوادههای بیماران دارد.
معظمی افشار میگوید: «بار مالی این حرکت بر دوش نیکاندیشی عده زیادی از خیّران و پزشکان است. پزشکان همکار هزینهای بابت ویزیت دریافت نمیکنند بلکه بعضاً خود از بانیان خیر هستند و هر ماهه هزینههای جالب توجهی هم به بیماران کمک میکنند.
خیّران دیگری هم در شهر داریم که بر روند جاری کار خیریه نظارت دارند و متناسب با درآمدشان هزینههایی به صندوق خیریه واریز میکنند. در خیریه همه هزینههای دریافتی و پرداختی مستندسازی شده و به نظر خیّران میرسد.
حساب مشترکی هم با امضای من و آقای رضایی و دکتر حسنزاده در بانک مهر ایران داریم و پذیرای کمکهای خیراندیشان دقیق متناسب با نیتی که خیّران اعلام میکنند دریافت و سپس هزینه میشود. بعضی افراد حساب سال و پرداختهای شرعی را به خیریه میدهند.»
دکتر حسنزاده توضیح میدهد: «بعضی بیماران بر اساس نیازهای درمانیشان هزینههای فوقالعاده زیادی برای خیریه دارند. این افراد عموماً دفترچه بیمه هم ندارند و بهواسطه اینکه اتباع محسوب میشوند نمیتوانند از خدمات عمومی استفاده کنند. اینجاست که حضور خیّران میتوانند کمک خوبی برای این افراد باشد.»
او از همه اهالی خیر دعوت میکند همراه با تیم پزشکی دوشنبهها به مرکز خیریه در قرقی بیایند و ناظر برنامهها باشند و با حضور خودشان بر روند خرج کرد خیریه نظارت و همیاری داشته باشند.
معظمی افشار درباره روحیات گروه پزشکی توضیح میدهد: «با هدف درمان به منطقه قرقی رفتیم، اما گروه پزشکی خدماتش فوق درمان است.
برای نمونه باید بگویم چندی پیش برای یکی از خانمهای همراه گروه معلوم شد یکی از بیماران وضعیت مالی فوقالعاده ضعیفی دارد بهنحویکه حتی در خانه بسیار کوچک اجارهای که ساکن است آب گرم و امکان شستشو و حمام کردن وجود ندارد.
خود ایشان در گروهها و کانالهای فضای مجازی اطلاعرسانی کرد و تا هزینه لازم را جمعآوری نکرده و برای آنها آبگرمکن نخرید و به بهرهبرداری نرساند از پا ننشست.
این روحیه در همه افراد گروه وجود دارد و اگر موفقیتی داشتیم بابت این اخلاص و نوعدوستی است وگرنه کارهای رسمی از نوع اداری معمولاً تا این حد موفق نمیشود.
دکتر حسنزاده میگوید: «خارج از چارچوب مادی که خیلیها به آن گرفتار هستند، حس و حالی ویژه دارد. حس میکنم تمام هفته که کار میکنم در همین دنیا به من برمیگردد و آن روزی که به قرقی میرویم ذخیره جهان دیگرم است. این حس در همه همکارانم به شفافیت تمام وجود دارد.»
این گزارش سه شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۷ شماره ۳۲۵ شهرارامحله منطقه ۸ چاپ شده است.